برگی از پیشینه(3)
زبان،یکی از آفریده های رازناک پروردگار است. فضای مه آلودی دارد؛ به بنای بشکوهِ پریان و جادوان میماند؛ واژگانش همان فرّخرویانِ فریبایند که دستِ هر ناشستهرو و بیگانهخویی بدان نرسد.
باروهایی آنان را در خود جای داده اند و در امان نگه میدارند.
میزان مانایی و پایایی هر یک از باروها و سطوح زبان(آوایی، معنایی و نحوی) در برابر جریان تحوّل در گذر زمان و هجوم عناصر زبان های دیگر، یکسان نیست.
بافتهای دستوری و آوایی هر زبانی قدرت نفوذناپذیری و استواری بیشتری دارند؛ به ویژه سطح آوایی زبان، با آنکه الگوهای هجایی و بافت صوتی بسیار بسته و محدودی دارد؛ امّا پایداری آن بیشتر از سطوح دیگراست.
شاید بتوان گفت: آخرین برج و بارویی که در فرایند دگردیسی، در گذرگاه زمان از هر زبان برجای میماند، قلمرو آوایی و الگوی هجایی آن است.(اکبری شلدره، 1394،صص17و18)
ر.ک: پیشنه ی آموزش زبان فارسی در ایران، انتشارات مدرسه، تهران، 1394